عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى


خوشابحالت که دلت خوش شد به زندگی ای که همش دم از نامردیش میزدی...
موقعی که تو مرا ترک کردی آخر مردانگی بود...





گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد
شاید کودکــانه ، شاید بی غــرور
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود
می فهمــــم نه ضعیفم ، نه کودکم ، بلکه پر از احساســـم …




مرد باش
زمین به مرد بودنت نیاز داره …
مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز …
مردونه گریه کن ، مردونه ببخش ….
مرد باش ، نه فقط باجسمت ، بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت …
مردباش و هیچوقت نامردی نکن
مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده مرد باش




اینجا تا لباس را سیاه نبینند

باور نمیکنند چیزی را از دست داده ای...!





انقدر زیبا عاشق او شده ای که ادم لذت میبرد از این همه خیانت
روزی هم اینگونه عاشق من بودی یادت هست لعنتی؟؟؟





دیر یا زود آتش هر عشق می خوابد ؛ کمی -
صبر کن! نسبت به هم بی اعتنا هم میشویم


از همان راهی که می آییم برخواهیم گشت

بعد از آن با سادگی از هم جدا هم می شویم





یک شب یک غریبه میاد میشه همه کَست …
و
یک شب همه کَست میشه یک غریبه …





عــشــق مــثــل کـِـــشــی مــی مــونـــه

کـــه دو نــفـــر دارن مــیــکــشــن

اگـــه یـــکـــی ولـــش کـــنــه

دردش فــقــط واســـه کـــســیـــه کـــه هــنــوز اونــو نــگــه داشــتــه





دردم این بود که از یار خودی گول خوردم





انـقـضای خــاص بــودنـت بـه پـایـان رسـیـد...

دیـگـه بـه تــو فکـر نـمـیـکـنـم

گـنـاه اســت!!

چـشم داشتـن بـه مال غـریـبـه ها ...