عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

قاصدک...


من که یاری ندارم
چشم انتظاری ندارم
قاصدک برو برو
که با تو کاری ندارم
قاصدک به چشم من
 قصه ی یک دردی برو
میدونم برای من
خبر نیاوردی برو



عشق...


نه اینکه زندگی حال خوشی نیست

نه اینکه زندگی بی عشق میشه

فقط کاش بین این حس های مبهم

بفهمم آخرش چی عشق میشه





این شبها...


ایرادی ندارد...

این شبها که من تو را آه میکشم تو در آغوش دیگری نفس عمیق بکش

تا دیوانه ترش کنی!!!!





من...


زمین گرده...یعنی با من شروع کردی با منم تموم میکنی!!
بازم میل خودته...برو دوراتو بزن!!!




یادآوری...


جلوی بعضی از خاطره ها باید نوشت :

آهسته یادآوری شوید ، خطر ریزش اشک

دو طرفه...


دوست داشتنی ترین رابطه ها ،
رابطه هایی دو طرفه اند …
یعنی هر دو میکوشند برای ادامه دار شدنش …!
هر دو خطر می کنند …!
هر دو وقت می گذارند …!
هزینه می کنند …!
هر دو برای یک لحظه بیشتر، در کنار هم بودن با زمان هم میجنگند …!

عاشقانه...


هیچ میدانستى!
زیبا ترین عاشقانه اى که برام گفتى وقتى بود که …
اسمم را با “میم” به انتها رساندى !



بی عرضه...


کاش میدانستی
نه فرصتی دارم برای فراموش کردنت و نه جراتی برای دوست نداشتنت
مهم نیست . . .
میتوانی مثل همیشه خیال کنی بی عرضه ترین فرد جهانم !

تسلط


تنها چیزی که تو زندگیم روش بصورت کاملا تخصصی تسلط دارم
انتخاب آدمهای اشتباه واسه دوست داشتنه....


زمانی میرسد که دیگر تمام عاشقانه هایم برای تو در یک کلمه خلاصه می شود:
گور بابات......!!!!!


خواستم چشمهایش را از پشت بگیرم
دیدم طاقت اسمهایی که میگوید را ندارم....

روزی....


به زندگیم پوزخند نزن!
روزی کسی را داشتم که با تمام وجود صدایم میکرد...

عشقم...