عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

درد دل با خدا

خیلی سخته کسی رو دوست داشته باشی اما اون دوست نداشته باشه

کسی که توی چند روز بدجوری بهش وابسته بشی

کاری کنه که تمام درد و غم هات یادت بره

اما خیلی زود بفهمی موندنی نیست

و اصلا نیومده که بمونه و زود باید بره
و با رفتنش یه غم بزرگ واست یادگار بذاره
این درد با هیچی آروم نمیشه
این منصفانه نیست اما باید باهاش کنار بیای
شاید سهم بعضیا از زندگی فقط تنهایی و بی کسیه

خدایا
کمکم کن
یا کسی رو بهم هدیه نده یا اگه میدی پسش نگیر
آخه آدمها هم هدیه هاشون رو پس نمیگیرن
تو که خدایی و جای خود داری...

 

واسه یه نفر خاص

از تو دل بریدن داغونم میکنه
دوری از پیش تو دیوونم میکنه
نذار پیشم بیاد دوباره تنهایی
نه حرفشم نزن نگو از جدایی
اگه تو نباشی از دلم جدا شی
بی تو من می میرم
بگو که می مونی
تو اینو میدونی کنارم باشی جون میگیرم




بیخیال

اشکایی که بی هوا رو گونه هام می ریزه
قلبی که از همه ی خاطره ها لبریزه
دلی که میخواد بمونه تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره...
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
مثه تنهایی میمونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بیخودی در به در شدن
حال و روزمو ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت

لبخند

لبخندش را تقسیم کرد . . .
خنده اش به من رسید ;لبهایش به دیگری . . .

خدایا ممنونم
دقیقأ همونجایی دستمو گرفتی
که میتونستی مچمو بگیری…



نگاه

متنفرم از نگاه هایی به سوی من…

که هیچ نمی جویند جز یک زن…!!



آلزایمر

آلزایمر درد نیست!
براى بعضى ها درمان است…




بعد از رفتنش موهایم را ازته زدم!

خاطره ی دستانش
دیوانه ام میکرد!

مسافر

در عجبم
راننده نیستم
اما هر کس به من میرسد
مسافر است….!!!




فاصله

واحد اندازه گیریِ فاصله ” مــتــر ” نیست

اشـــــــــــتـــیــــاق است ..


مشتاقش که باشی،حتی یک قـدم هم فاصله ای دور است.!



کلاغ

قصه من به سر رسید…
کلاغ جان سوار شو تو را هم به خانه ات میرسانم…!




پستونک

پستانکم را نگیر مادر،
این جهان گریه های مدام دارد…

خنده

می خندم تا خندیدن یادم نرود!
خدا را چه دیدی؟!
شاید روزی واقعا خندیدم.



جانم

صدا میکنم تو را
این جانى که میگویى
جانم را میگیرد!
نزن این حرف ها را!
دل من جنبه ندارد
موقعى که نیستى دمار از روزگارم در مى آورد



درد

من به هیچ دردى نمیخورم….

این دردها هستند که چپ و راست به من میخورند…!!




فکر میکردم تو همدردى
ولى نه….
تو هم دردى




خوبی یا بدی

من کسی را که مرا بخاطر خوبی هایم می خواهد نمی خواهم

  کسی را می خواهم که با دانستن بدی هایم بازهم مرا می خواهد …



کلمات

کلمات قدرت آزار دادن شما را ندارند مگر آنکه

گوینده ی کلمات

برایتان بسیار عزیز باشد …



داشته ها یا نداشته ها

شاید رسم روزگار و ما مردم این شده که :
هیچ موقع به داشته هامون فکر نمی کنیم

و

فقط فقط حسرت نداشته هامون رو می خوریم …



آغوش


هزار بار هم از این دنده به آن دنده شوی فایده ندارد !

این تخت خواب “آغوش” کم دارد . . .

اسکناسه مچاله ی تو دستمو سمت راننده تاکسی گرفتم

  گفت : یه نفری ؟

آهسته گفتم خیلی وقته




همیشه با من بمان
هیچکس عاشقانه تر از من
نمی تواند
تو را بسراید




در تمام لحظه هایم
تکرار می شوی

اما

تکراری نمی شوی…





یه نفر

کاش فقط یک نفر بود که وقتی بغض میکردم
بغلم میکرد و میگفت:
گــــریــــه کــــنی مــــیـــکــشــمــتـا ..


مرد


اگــر بــه مـــــردی بــیش از حــد بــها دهــی
دیگر برای داشــتنت تـلاش نمـی کند
نگاهـش سرد می شـود
کلامـش بـی روح ، دستانــش یـخ زده
حـرف هایـش بـوی دل مردگـی مـی گیـرد
 و آغـوشـش بـوی هـوس....


این روزها در خودم به دنبال یک کلیک راست میگردم
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم
شاید از این تنهایی در اومدم



اینجا احساس فروشی شده
عشق اجاره ای شده
و تنهایی هم برای ما شده



دستم را گرفت و با خود برد
همه هرچقدر تلاش کردند نتوانستند
چه قدرتی داره تنهایی


بوف کور

نخندو با خنده هات باز منو دلخور نکن
نگو دلت با منه دیگه تظاهر نکن
ببین ازت بریدم خسته ام از دورویی
از تو برام چی مونده بجز بی آبرویی
لبت یه چیزی میگه چشات یه چیزه دیگه
من دیگه فهمیدم کدوم دروغ میگه
بهم بگو از عشق تصور تو چیه
وقتی که پیش منی چشات حریص کیه
خیانت از سر تا پای تو میریزه
تصورت از عشق چه نفرت انگیزه
لبت یه چیزی میگه چشات یه چیزه دیگه
من دیگه فهمیدم کدوم دروغ میگه