عادت یا عشق.....نمیدونم
من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم..میدانم یک روز این ها را میخوانىعادت یا عشق.....نمیدونم
من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم..میدانم یک روز این ها را میخوانىدوری...
بی هیچ عطری
آغوشی
نگاهی
یا حتی بوسه ای
تنها برای بودنت دوستت دارم
همیشه بمان
حتی همین قدر دور ، حتی همین قدر محال
شاید سهم من از تو همین دوری و محال بودن است!!!
دوست دارم...
حالا که کنارمی هیچ آرزویی ندارم
تموم هست و نیستمو فقط واسه تو میذارم
من میمونم پیش تو با یه دنیا عشق و آرزو
اگه تو هم مثل منی اگه دوسم داری بگو
تغییر اساسی...
سلام به همه ی دوستای گلم که همیشه لطف میکنین و به وبلاگم سر میزنین!
اول میخوام یه تشکر کنم ازتون که انقدر بهم لطف دارین مخصوصا رویای عزیز و دوست داشتنی
میخوام یه تغییر اساسی تو وبلاگم بدم و اون اینه که از امروز به بعد میخوام
موضوع مطالب وبم رو عوض کنم
و تمامی نوشته هام رو به کسی تقدیم میکنم که واقعا دوسش دارم
یعنی دیگه نوشته هام مخاطب خاص داره..
ممنون میشم که بازم پیشم بیاین...
همتون رو خیلی زیاد دوست دارم...
تقدیم به مخاطب خاصم...
قسم خوردم برای عشق پاکت
بشم اونی که میدیدی تو خوابت
فقط میخوام تو باشی تو این دنیا کنارم
این بهترین دلخوشیمه که تورو دارم
تو این دوره واسه بعضی آدما مثل بالش میمونی ...
باید سرد باشی که دوستت داشته باشن ...
گرم بشی بَرِ می گردوننت ...! :|
بانو...
کــور باش بانــو !
نگاه که می کنی ؛ می گویند : نخ داد ...
عبوس باش بانــو !
لبخند که میزنی ؛ می گویند : پا داد ...
لال باش بانــو !
حرف که می زنی ؛ می گویند : جلوه فروخت ... !!!
بمیر بانو... بمیر!!!
حسود...
میترسم کسی بوی تنت را بگیرد
دلت را بشنود و تو خو بگیری به ماندنش ،
سفارشی...
آدم باید عین مرسوله پستی سفارشی باشه …
یکی باشه همیشه تحویلش بگیره ، بگیرتش تو بغل !
امضا هم بده که تحویل گرفته شده و پس گرفته نمی شود …
دلتنگی...
همیشــــه دلتنگی
به خاطر نبـــــــودن شخصی نیست
گاه به علت حضور کسی در کنارت است
که حواسش به تــــــــو نیست....
پیچ...
یه پیچ رو هرچقدر بیشتر و محکم تر بپیچونی
موقع باز کردنش همونقدر باید زحمت بکشی
حالا هی منو بپیچون به وقتش برات دارم!!!!
دلتنگی...
همیشــــه دلتنگی
به خاطر نبـــــــودن شخصی نیست
گاه به علت حضور کسی در کنارت است
که حواسش به تــــــــو نیست....
تلخ....
تـو هم تلخ بودی
تلــخ !
درست مثل قطره های فلج اطفالی
که در کودکی به خوردم می دانند !
غافل از اینکه این بار
تلخی تــو دلم را فلــج کرد ...!
قاصدک...
چشم انتظاری ندارم
قاصدک برو برو
که با تو کاری ندارم
قاصدک به چشم من
قصه ی یک دردی برو
میدونم برای من
خبر نیاوردی برو
عشق...
نه اینکه زندگی حال خوشی نیست
نه اینکه زندگی بی عشق میشه
فقط کاش بین این حس های مبهم
بفهمم آخرش چی عشق میشه
این شبها...
ایرادی ندارد...
این شبها که من تو را آه میکشم تو در آغوش دیگری نفس عمیق بکش
تا دیوانه ترش کنی!!!!
