-
عاشقانه
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 11:29
عاشقانه هایی که برایت مینویسم مثل آن چای هایی هستند که خورده نمیشوند! یخ میکنند و باید دور ریخت! فنجانت را بده دوباره پر کنم . . .
-
فرار
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 11:28
گاهی فرار می کنم از فکر کردن به تو .. مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم ..
-
بودن یا نبودن
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 11:27
گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن! به رفتن که فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی… میخواهی بمانی، رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی! این بلاتکلیفی خودش کلــــی جهنـــــــــــــــم است
-
پل
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 11:26
هیچ پلی مرا با این همه فاصله به چشمان تو پیوند نمی زند می دانم هر چه من بیشتر جلو می آیم رانش چشم های تو فاصله را بیشتر می کند . . .
-
صرفا جهت اطلاع
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 11:25
ببـــیــــــن این اسمش دلــــــه ! اگر قرار بــــــود بفهمه که فاصله یعنی چــــــــی اگر قرار بــــــود بفهمــــه که نمیشــــه … میشد مغــــــــز ! دلـــــه .. نمی فهمــــــه … ! خواستم اطلاع بدم…
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 11:21
حال آدم خراب پرسیدن ندارد اما … دستانش گرفتن دارد . . .
-
مژدگانی
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 11:20
جاگذاشته ام دلی هرکه یافت مژدگانی اش تمام “زندگی ام”
-
درد دل با خدا
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 16:25
خیلی سخته کسی رو دوست داشته باشی اما اون دوست نداشته باشه کسی که توی چند روز بدجوری بهش وابسته بشی کاری کنه که تمام درد و غم هات یادت بره اما خیلی زود بفهمی موندنی نیست و اصلا نیومده که بمونه و زود باید بره و با رفتنش یه غم بزرگ واست یادگار بذاره این درد با هیچی آروم نمیشه این منصفانه نیست اما باید باهاش کنار بیای...
-
واسه یه نفر خاص
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 16:10
از تو دل بریدن داغونم میکنه دوری از پیش تو دیوونم میکنه نذار پیشم بیاد دوباره تنهایی نه حرفشم نزن نگو از جدایی اگه تو نباشی از دلم جدا شی بی تو من می میرم بگو که می مونی تو اینو میدونی کنارم باشی جون میگیرم
-
بیخیال
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 16:02
اشکایی که بی هوا رو گونه هام می ریزه قلبی که از همه ی خاطره ها لبریزه دلی که میخواد بمونه تنی که باید بره حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره... بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده بیخیال قلبی که این همه تنها مونده آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه مثه تنهایی میمونه با تو همسفر شدن توی شهر عاشقی...
-
لبخند
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 23:56
لبخندش را تقسیم کرد . . . خنده اش به من رسید ;لبهایش به دیگری . . .
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 23:56
خدایا ممنونم دقیقأ همونجایی دستمو گرفتی که میتونستی مچمو بگیری…
-
نگاه
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 23:55
متنفرم از نگاه هایی به سوی من… که هیچ نمی جویند جز یک زن…!!
-
آلزایمر
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 23:51
آلزایمر درد نیست! براى بعضى ها درمان است…
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 23:48
بعد از رفتنش موهایم را ازته زدم! خاطره ی دستانش دیوانه ام میکرد!
-
مسافر
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 17:18
در عجبم راننده نیستم اما هر کس به من میرسد مسافر است….!!!
-
فاصله
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 17:17
واحد اندازه گیریِ فاصله ” مــتــر ” نیست اشـــــــــــتـــیــــاق است .. مشتاقش که باشی،حتی یک قـدم هم فاصله ای دور است.!
-
کلاغ
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 17:11
قصه من به سر رسید… کلاغ جان سوار شو تو را هم به خانه ات میرسانم…!
-
پستونک
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 17:10
پستانکم را نگیر مادر، این جهان گریه های مدام دارد…
-
خنده
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 17:08
می خندم تا خندیدن یادم نرود! خدا را چه دیدی؟! شاید روزی واقعا خندیدم.
-
جانم
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 17:07
صدا میکنم تو را این جانى که میگویى جانم را میگیرد! نزن این حرف ها را! دل من جنبه ندارد موقعى که نیستى دمار از روزگارم در مى آورد
-
درد
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 17:03
من به هیچ دردى نمیخورم…. این دردها هستند که چپ و راست به من میخورند…!! فکر میکردم تو همدردى ولى نه…. تو هم دردى
-
خوبی یا بدی
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:01
من کسی را که مرا بخاطر خوبی هایم می خواهد نمی خواهم کسی را می خواهم که با دانستن بدی هایم بازهم مرا می خواهد …
-
کلمات
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 11:59
کلمات قدرت آزار دادن شما را ندارند مگر آنکه گوینده ی کلمات برایتان بسیار عزیز باشد …
-
داشته ها یا نداشته ها
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 11:58
شاید رسم روزگار و ما مردم این شده که : هیچ موقع به داشته هامون فکر نمی کنیم و فقط فقط حسرت نداشته هامون رو می خوریم …
-
آغوش
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 11:56
هزار بار هم از این دنده به آن دنده شوی فایده ندارد ! این تخت خواب “آغوش” کم دارد . . .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 11:53
اسکناسه مچاله ی تو دستمو سمت راننده تاکسی گرفتم گفت : یه نفری ؟ آهسته گفتم خیلی وقته
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 11:52
همیشه با من بمان هیچکس عاشقانه تر از من نمی تواند تو را بسراید در تمام لحظه هایم تکرار می شوی اما تکراری نمی شوی…
-
یه نفر
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 17:42
کاش فقط یک نفر بود که وقتی بغض میکردم بغلم میکرد و میگفت: گــــریــــه کــــنی مــــیـــکــشــمــتـا ..
-
مرد
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 17:41
اگــر بــه مـــــردی بــیش از حــد بــها دهــی دیگر برای داشــتنت تـلاش نمـی کند نگاهـش سرد می شـود کلامـش بـی روح ، دستانــش یـخ زده حـرف هایـش بـوی دل مردگـی مـی گیـرد و آغـوشـش بـوی هـوس....