عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

انگار
صبورتر که مى شوى
دنیا پر روتر مى شود…!!



دســت رو دلــم نـذار…
پـا گـذاشتی کـافیــست..



دمش گرم …
باران را میگویم….
به شانه ام زد و گفت:من به جایت مى بارم….
امروز را تو استراحت کن….خسته شدى….




در دسترس نبودنت دیگر برایم اهمیتى ندارد!
اکنون دیگر نه مشترک هستى
نه مورد نظر…!!



دل دیوونه چشاتو به در ندوز بذار بره ، بذار بره
عشق جدیده این روزاش مثل اینکه از ما بهتره
مثل اینکه از ما بهتره.....
     

      

زاپاس


وقتی قراره که من برات نقش زاپاس رو بازی کنم
پس توقع نداشته باش دعایی جز پنچر شدنت برات بکنم




زیباست
احساسم را می گویم
نازک است
دلم را می گویم
گاه شیرین است
تنهاییم را می گویم



بغض هایت را برای خودت نگه دار
گاهی سبک نشوی سنگین تری




می گفتند سختی ها نمک زندگیست
اما چرا کسی نفهمید (نمک) برای من که خاطراتم زخمیست
شور نیست
مزه درد میدهد...



مشکل از تو نبود
از من بود؛
با کسی حرف میزدم
که سمعک هایش را
پیش دیگری جا گذاشته بود . . .



*به ضرب المثل ها اعتمادی نیست *
*تازه یا کهنگی اش ، دردی را دوا نمیکند *
*ماهی را هر وقت که از آب بگیری ، فقط می میرد!!*


آرزو


 بعضی ها بهتر است در حد همان آرزو بمانند
برآورده شدنشان به بهای شکستن دلت تمام میشود..



هرچقدر هم بگویی :
مردها فلان … !
زن ها فلان … !
تنهایی خوب است ؛
دنیا زشت است …
و ازین حرفها …
آخرش روزی قلبت برای کسی تندتر میزند …




این روزها...بیشتر از قبل ،حال همه را می پُرسم...
سنگ صبور غم هایشان می شوم...
اشک های ماسیده روی گونه هایشان را پاک می کنم
اما...یک نفر پیدا نمی شود
که دست زیر چانه ام بگذارد...
سرم را بالا بیاورد و بگوید:
حالا تـــــــو برایم بگو...!!!

هــمه ی نیمکت های پـارک ...
دو نفره اند...!
بـــــــــــــــــــــــــــــیخیال !!!
روی چمن مـــــــــــــــــی شینم


اینجا زمین است و رسم آدم هایش عجیب،
اینجا گم که میشوی بجای آنکه دنبالت بگردند،فراموشت میکنند.


این شعرهابروندبه جهنم!
من فقط دیوانه ى آن لحظه ام که قلبت،زیرسرم دست وپابزند...!



پای رفتنم میلنگد…

مثل پای ماندن تو…




دلم تنگ شده براى روزهاى کودکى!

که بهانه ى گریه ام داشتن یک عروسک بود!

نه یک آدم!!






تنها


از تنهاییت دلگیر نباش!
و هیچوقت
آن را با کسى قسمت نکن…
مردم این شهر…
تن ها دادند…
تا تنها نمانند…


قهر

کاش می فهمیدی قهر می کنم تا دستم را محکمتر بگیری

و بلند بگویی بمان

نه اینکه شانه بالا بیندازی و ارام بگویی

هرطور راحتی....



گناهش گردن خودش! آن روز که حسرتش را خوردم روزه بودم…


ازکنارتنهایےمن که میگذرے،گوشہایت رابگیراینجاسکوت آدم راکرمیکند!



هیچ وقت واسه نگه داشتن کسی که
تفاوتت با بقیه رونمیفهمه تلاش نکن


دیگر نمی گویم : گشتم نبود, نگرد نیست
  بگذار صادقانه بگویم : گشتم اتفاقا بود , فقط مال من نبود…


آخر نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن…
به هر حال دارم فراموش میکنم فراموش شدنم را !!!

نذر کرده ام اگر نیایى پیاده….از یادت بروم!!


لباسهایم آدم نمیشوند،حتى زمانى که آنها را به بند،دار میزنم!
هنوز بوى تورا میدهند…


گاهےهیچکس را نداشته باشے بہتراست تاداشتن بعضے ها تنہاترت کند


درد داره که همیـــــشه
اونــی که تـو خیــالته، بی خیالتــــه






اولین باری که کسی بهم گفت دوسم داره گریه ام گرفت
الان کسی میگه دوسم داره خنده ام میگیره


به فکر نوازش دستهای منی!
بی آنکه بدانی دلم است که تنها مانده
دستهایم که دو تایند !


درگفتن و شنیدن کلمه “دوستت دارم” چه هست؟
که کسی که میگوید عاشق تر میشود وکسی که میشنود بی تفاوت تر

درد دل


درد دلهایت را به کسی نگو
چون یاد می گیرند چگونه دلت را به درد آورند


چه زخم هایی به دلم خورد تا فهمیدم
که هیچ نوازشی بی درد نیست


من از مرگ ماهی ها میترسم
وگرنه درد دلم را به دریا میگفتم



هراس یعنی من باشم
 تو باشی
 ولی حرفی برای گفتن نباشد



این روزها زیادی ساکت شده ام
 حرف هایم نمی دانم چرا به جای گلو ، از چشم هایم بیرون می آیند





بـعد از تـــو جواب همــه دوســـتت دارم هــــا
مــرســـی شــد...




عشق اول


همیشه تو بن بست زندگی همه بر میگردن سراغ عشق اولشون !
 اما چه سخته اون روزی که عشق اولت رفته باشه سراغ عشق اولش...




دلم نم نم باران میخواهد...
خوش به حالت آسمون چه بی ادعا خودتو خالی میکنی...



کرم زشت بود ، پیله بست پروانه شد , زیبا شد رفت
 حکایت توست که با من اوج گرفتی و شدی مال دیگری!



انقدر میگفت دورت بگردم و دورم میگشت
که یکدفعه به خودم اومدم دیدم دورم زده رفته!



سخــت است ببــازی
تمـام احـساس پاکت را
و هنــــوز نفهمـیده باشی
اصلــــا دوستـت داشــت ؟؟؟!!!


مگر قلب من بت بود...
که خدا تورا برای شکستنش فرستاد!


دلم برایت تنگ شده است!
دیگه از روزه گرفتنت خسته شده ام
کی افطارت فرا میرسد...



خوابهایم بوی تن تورا میدهند!
 نکند آن دورترها نیمه شب درآغوشم میگیری...!


برگشتنت
همانقدر محال است
که خیال میکردم رفتنت...



خیلی حالش خراب بود
از زمین و زمان بریده بود
رفتم تو زندگیش …
خیلی طول نکشید که حالش خوب شد
تشکر کرد و رفت…!!



مــن زانــوهـــایـــم را بــــه آغـــوش کــشیده بـودم
وقـتـی تــــو بــرای آغــوش دیـگری زانـــو زده بــودی…



دیگر به هوای نازت
هیچ مردی سر به بیابان نمی گذارد !
ساده ای لیلی جان…!؟
اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار
عاشق می شوند…!!



خیالت راحــتـــــ . . .
شکسـ ــــته ها نفرین هم بکـ ــنند ،
گیرا نیسـ ــت …!
نـــفرین ،
ته ِ دل می خـ ــواهد
دلِ شکسـ ــته هـ ـــم که دیگر
ســــر و ته ندارد . . .








آدمیست دیگر ...
یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد!
دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور ..!
"زنده یاد حسین پناهی"

قرعه کشی

قرعه کشی تمام شد . . .
تو به اسم دیگری درآمدی . . .
تقدیر جای خود . . .
اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی!