عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

عادت یا عشق.....نمیدونم

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم.‏‎.‎میدانم یک روز این ها را میخوانى

مسافر

در عجبم
راننده نیستم
اما هر کس به من میرسد
مسافر است….!!!




فاصله

واحد اندازه گیریِ فاصله ” مــتــر ” نیست

اشـــــــــــتـــیــــاق است ..


مشتاقش که باشی،حتی یک قـدم هم فاصله ای دور است.!



کلاغ

قصه من به سر رسید…
کلاغ جان سوار شو تو را هم به خانه ات میرسانم…!




پستونک

پستانکم را نگیر مادر،
این جهان گریه های مدام دارد…

خنده

می خندم تا خندیدن یادم نرود!
خدا را چه دیدی؟!
شاید روزی واقعا خندیدم.



جانم

صدا میکنم تو را
این جانى که میگویى
جانم را میگیرد!
نزن این حرف ها را!
دل من جنبه ندارد
موقعى که نیستى دمار از روزگارم در مى آورد



درد

من به هیچ دردى نمیخورم….

این دردها هستند که چپ و راست به من میخورند…!!




فکر میکردم تو همدردى
ولى نه….
تو هم دردى




خوبی یا بدی

من کسی را که مرا بخاطر خوبی هایم می خواهد نمی خواهم

  کسی را می خواهم که با دانستن بدی هایم بازهم مرا می خواهد …



کلمات

کلمات قدرت آزار دادن شما را ندارند مگر آنکه

گوینده ی کلمات

برایتان بسیار عزیز باشد …



داشته ها یا نداشته ها

شاید رسم روزگار و ما مردم این شده که :
هیچ موقع به داشته هامون فکر نمی کنیم

و

فقط فقط حسرت نداشته هامون رو می خوریم …



آغوش


هزار بار هم از این دنده به آن دنده شوی فایده ندارد !

این تخت خواب “آغوش” کم دارد . . .

اسکناسه مچاله ی تو دستمو سمت راننده تاکسی گرفتم

  گفت : یه نفری ؟

آهسته گفتم خیلی وقته




همیشه با من بمان
هیچکس عاشقانه تر از من
نمی تواند
تو را بسراید




در تمام لحظه هایم
تکرار می شوی

اما

تکراری نمی شوی…





یه نفر

کاش فقط یک نفر بود که وقتی بغض میکردم
بغلم میکرد و میگفت:
گــــریــــه کــــنی مــــیـــکــشــمــتـا ..


مرد


اگــر بــه مـــــردی بــیش از حــد بــها دهــی
دیگر برای داشــتنت تـلاش نمـی کند
نگاهـش سرد می شـود
کلامـش بـی روح ، دستانــش یـخ زده
حـرف هایـش بـوی دل مردگـی مـی گیـرد
 و آغـوشـش بـوی هـوس....


این روزها در خودم به دنبال یک کلیک راست میگردم
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم
شاید از این تنهایی در اومدم



اینجا احساس فروشی شده
عشق اجاره ای شده
و تنهایی هم برای ما شده



دستم را گرفت و با خود برد
همه هرچقدر تلاش کردند نتوانستند
چه قدرتی داره تنهایی


بوف کور

نخندو با خنده هات باز منو دلخور نکن
نگو دلت با منه دیگه تظاهر نکن
ببین ازت بریدم خسته ام از دورویی
از تو برام چی مونده بجز بی آبرویی
لبت یه چیزی میگه چشات یه چیزه دیگه
من دیگه فهمیدم کدوم دروغ میگه
بهم بگو از عشق تصور تو چیه
وقتی که پیش منی چشات حریص کیه
خیانت از سر تا پای تو میریزه
تصورت از عشق چه نفرت انگیزه
لبت یه چیزی میگه چشات یه چیزه دیگه
من دیگه فهمیدم کدوم دروغ میگه


دیوار بی در

توی این خونه پوسیدم خدایا مگه دیوار اینجا در نداره
چقدر باید تحمل کرد بی عشق مگه دنیا در و پیکر نداره
چشام کم سو شد از بس گریه کردم نمیدونم کی از این خونه میرم
دارم میپوسم و چشم انتظارم دارم می میرم و از رو نمیرم
ای سر به راه تر، ای سر به زیر تر، ای گوشه گیر تر
هر لحظه خسته تر، هر لحظه تلخ تر، هر لحظه پیرتر
دنیای من تویی دنیا ولی میگن زندون مومنه
آخه چه جوری از خیر تو بگذرم این غیر ممکنه
درست از اولین باری که رفتی
درست از اولین باری که مردم
درست از آخرین برگی که باختی
درست از آخرین دستی که بردم
درست از روز اول رفته بودی
همون روزی که من از دست رفتم
عزیزم عشق تو بن بست من بود
منم تا آخر بن بست رفتم
ای سر به راه تر، ای سر به زیر تر، ای گوشه گیر تر
هر لحظه خسته تر، هر لحظه تلخ تر، هر لحظه پیرتر
دنیای من تویی دنیا ولی میگن زندون مومنه
آخه چه جوری از خیر تو بگذرم این غیر ممکنه

وقتی رفتم


دارم میرم واسه همیشه با تو بودن عمرا نمیشه
سزای کار تو همینه تنها باشی واسه همیشه
دارم میرم من از کنارت ندارم دیگه کاری به کارت
پشت پا زدی به روزت میمیره عشق سینه سوزت
کی واسه چشات می مردش
کی واست غصه میخوردش
کی تورو با همه غصه و غم ها و درداش به عشق رسوندت
با رسیدن به تو که افسوس به تباهی می رسیدم
مگه میشه دلو به کسی داد که از عشق هیچی نمیدونه
وقتی رفتم تازه میفهمی که چی بودم چه کردی با من
تورو من خیلی دیر شناختم وقتی به پات همه چیمو باختم
کی واسه چشات می مردش
کی واست غصه میخوردش
کی تورو با همه غصه و غم ها و درداش به عشق رسوندت


برای او...


اونی که عشق منو کشت خودش اینو خوب میدونه
همه چیمو پاش گذاشتم که نرم و تنها بمونه
واسه ی چشاش می مردم اما اون نخواست بدونه
نمیدونم واسه ی چی نمیخواست پیشم بمونه

گوشی


گوشــی کـه تـو دسـت فشـرده نشــه...
بـه خـاطرِ تـو بوسیـده نشـه...
شــب کنــارِ بـالش گذاشــته نشـه...
چنــدبـار بـه خاطـرِ پیــامای احتـمـالـی چکــ نشـه...
گوشــی نیست کـه!
صـرفــا همـون گــوشـت کــوبـه مَعـروفـه که باید بـخـاطرِ نداشتــن تــو روزی صَــد بار
کوبـیـده شه بـه دیــوار ...!

دلتنگی


روزگاری خواهد رسید ....
همچنان که در آغوش دیگری خفته ای
به یاد من ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی
دلت هوایم را خواهد کرد
به یاد خواهی آورد باهم بودن هایمان را
به یاد خواهی آورد خنده هایم را
به یاد خواهی آورد اشک هایم را
به یاد خواهی آورد حرف هایم را
مطمئنم در آن لحظه در دلت می گویی:
 دلتنگت شده ام

بخشش

خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش
 بدخلقی هایم را فراموش کن
بی اعتنایی هایم را جدی نگیر
در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی . . .


بــــه ســـلامتـــی اونــــــایی که جــــــرئت دارن ومیـــگـــن: دیـــگـــه
نمـــیخـــوامـــت
نه اونـــــایـــــی کــــــه میگـــن: میــــــدونی تــــــو لایـــق بهـــتراز مـــنـــی...


فــــاصـله


فــــاصـله هـــرچقــــدر هــــم کــــم و کـــوچیـــک بـــــاشه ...
بـــــازم بــــزرگـــه
 به دکمه اســـپــیـــس روی کیبــــوردت نگــــاه کــن ...!!!